معنی قابل دسترس - جستجوی لغت در جدول جو
قابل دسترس
دست یافتنی
ادامه...
دست یافتنی
تصویر قابل دسترس
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر غیر قابل دسترس
غیر قابل دسترس
دست نیافتنی
ادامه...
دست نیافتنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
قابلةً للتّوسيع
ادامه...
قَابِلَةً لِلتَّوْسِيعَ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر غیر قابل دسترس
غیر قابل دسترس
Inaccessibly, Unapproachably, Unavailingly, Unavailable, Unapproachable
ادامه...
Inaccessibly, Unapproachably, Unavailingly, Unavailable, Unapproachable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
Expandable, Extendable
ادامه...
Expandable, Extendable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
extensible
ادامه...
extensible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
niedostępny
ادامه...
niedostępny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
unzugänglich, nicht verfügbar
ادامه...
unzugänglich, nicht verfügbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
unzugänglich, unerreichbar
ادامه...
unzugänglich, unerreichbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
ขยายได้ , ขยายได้
ادامه...
ขยายได้ , ขยายได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
недоступно
ادامه...
недоступно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
inacessível, indisponível
ادامه...
inacessível, indisponível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
недоступно
ادامه...
недоступно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
niedostępnie
ادامه...
niedostępnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
недоступний
ادامه...
недоступний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
প্রসারণযোগ্য , সম্প্রসারণযোগ্য
ادامه...
প্রসারণযোগ্য , সম্প্রসারণযোগ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
پھیلانے کے قابل , توسیع پذیر
ادامه...
پھیلانے کے قابل , توسیع پذیر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
غیرقابل دسترس
недоступный
ادامه...
недоступный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
genişletilebilir
ادامه...
genişletilebilir
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
inayoweza kupanuliwa
ادامه...
inayoweza kupanuliwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
拡張可能な , 拡張可能な
ادامه...
拡張可能な , 拡張可能な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
可扩展的
ادامه...
可扩展的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
ניתן להרחבה , ניתן להרחבה
ادامه...
ניתן להרחבה , ניתן להרחבה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
확장 가능한 , 확장 가능한
ادامه...
확장 가능한 , 확장 가능한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
dapat diperluas
ادامه...
dapat diperluas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
विस्तारणीय , विस्तार योग्य
ادامه...
विस्तारणीय , विस्तार योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
uitbreidbaar
ادامه...
uitbreidbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
espandibile, estendibile
ادامه...
espandibile, estendibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
expandible, extensible
ادامه...
expandible, extensible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
розширюваний
ادامه...
розширюваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
расширяемый
ادامه...
расширяемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
rozszerzalny
ادامه...
rozszerzalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
erweiterbar
ادامه...
erweiterbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر قابل گسترش
قابل گسترش
قابِلِ گُستَرِش
expansível, extensível
ادامه...
expansível, extensível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
به طور غیرقابل دسترس
难以接近地 , 无法接近地 , 无法得到地
ادامه...
难以接近地 , 无法接近地 , 无法得到地
دیکشنری فارسی به چینی